تفأل «بهرام رادان» به دیوان حافظ، سال تحویل

 

سینما  روز _ «بهرام رادان» با حضور در ویژه برنامه «بهاری‌‌شو» شبکه تهران در لحظه سال تحویل برای بینندگان خود فال حافظ می گیرد. «بهاری شو» برنامه‌ای تلویزیونی با ساختاری ترکیبی ویژه تحویل سال 88 با لوکیشن‌هاو استودیوهای متعدد و متنوع است که به مدت 8 ساعت از ساعت 9 تا 17 به صورت زنده از شبکه تهران پخش می‌شود.
بنابراین گزارش، اجرای این برنامه را فرزاد حسنی، محمد سلوکی، سیاوش و فواد صفاریان‌پور، فرزاد جمشیدی، سعید ابوطالب و شهاب حسینی به عهده دارند.
همچنین افرادی نظیر اکبر عبدی، احمد نجفی، افسانه بایگان، مریلا زارعی، محمد رضا فروتن، عبدالرضا اکبری، عبدالجبار کاکایی، کورش تهامی، موسوی گرمارودی‌، رسول صدر عاملی، یدالله صمدی، محمد علی کشاورز، بهرام رادان، علی نصیریان، جمشید هاشم‌پور، علی دایی، حسین رضا‌زاده، حمید سوریان، فرشاد پیوس، مجید امینی، هادی ساعی، ‌علی کریمی، شهناز میرحیدری، امیر قلعه‌نوعی، ‌آرش میر اسماعیلی، سردار رویانیان، سردار رادان، سردار کوثری، سردار فضلی، علی لاریجانی، ‌حجت الاسلام نقویان، حجت الاسلام فاطمی‌نیا‌، حجت الاسلام رنجبر، حجت‌الاسلام مرادی، سعید حدادیان، رضا قربانی، حسام‌الدین سراج، علی لهراسبی، امیر تاجیک، احسان ‌خواجه‌امیری، موسوی (مخترع) به عنوان میهمان در برنامه حضور دارند.
پخش کلیپ ویژه تحویل سال همراه با ساخت موسیقی و اجرای دسته جمعی خوانندگان ایرانی، بخش تبریک بزرگان هنر، فرهنگ و علم و ورزش، بخش مذهبی و معارفی با کارشناس مذهبی در لحظات تحویل سال و بیان مباحث معنوی و عرفانی خانم الهی قمشه‌ای، شاهنامه‌خوانی و تفأل به حافظ توسط بهرام رادان، برگزاری کنسرت بزرگ به صورت زنده در استودیوی اصلی توسط علی‌رضا قربانی، پخش کنسرت از برج میلاد (احسان خواجه امیری) و حافظیه شیراز (علی‌رضا افتخاری) و دبیرستان البرز (امیر تاجیک) از دیگر بخش‌های این برنامه خواهد بود . 

 

منبع : سینما روز 

--------------------------------------------------------- 

* با تشکر فراوان از مهتاب عزیز برای عکس *

خبر از بهرام رادان + مصاحبه با نسیم + گزارشی از «راه آبی ابریشم»

 سلام 

 

طبق اخباری که از آقای باذل گرفتم بهرام تا ۲۵ اسفند در قشم سر فیلم برداریه و بعد از آن هم برای ۱۵ روز به شانگهای چین می روند و از ۶ام - ۷ام عید دز شهرک سینمایی کارو ادامه می دند . 

در ضمن بهرام امسال بر خلاف شال گذشته که لحظه سال تحویل در کهریزک بود ، امسال برنامه ی خیریه ای برای نوروز ندارد .  

------------------------------------------------------     

گفت و گوی بهرام رادان با مجله ی نسیم هراز 

بهرام رادان: نمی­خواهم پفک نمکی باشم 
 

سینما روز _ مطمئناً فروش پفک نمکی در ایران بسیار بالاتر از فروش یک غذای پروتئینه است من هیچ وقت نمی­خواهم مثل پفک نمکی باشم

 

رادان این روزها، درست مثل چهره­اش که تغییر کرده، متفاوت از قبل است. اعتماد به نفس­اش مثال زدنی شده و چنان مسلط حرف می­زند که نمی­توانی شک کنی وقتی می­گوید تا یک سال آینده برنامه­اش پُر است و فیلمسازانی هستند که از همین حالا برای سال بعد با او برنامه­­شان را هماهنگ می­کنند. در چنین وضعی پذیرفتن پروژه­های فاخری چون (راه آبی....) یا (تردید) به نوعی عجیب است؛ وقتی می­شود فیلم پر فروش و کوتاه مدت بازی کرد اما رادان سختی را دوست دارد. خودش می­گوید وقتی سخت می­گذرد، تازه سرحال می­آید و برای مبارزه آماده­تر است.

حرفهایش را در گفت و گو با ماهنامه نسم هراز که بخوانید تایید می­کنید که او حسابی عوض شده.

گیشه این چیزی نیست که اینها می­گویند
رادان دراین گفت و گو درباره تعریف اش از "ستاره و ستاره/بازیگر" و اینکه چقدر به این تعاریف معتقد است گفت: واقعاً نه به اندازه­ای که دوستان اعتقاد دارند. گیشه واقعاً این چیزی نیست که اینها یک قرن، دوزارها را می­گذراند روی هم و می­گویند مثلاً بهرام x تومان فروخته و عباس قلی y تومان فروخته.

بگذار درباره پیش­بینی­ها نسبت به سنتوری حرف بزنیم.

اگر آن فیلم اکران می­شد و در شکل خوش بینانه­اش هفده دقیقه از اصل فیلم زده شده بود، هفده دقیقه از بازی­ای که من خیلی دوستش داشتم زده شده بود و خوش بینانه در تهران 5/2 میلیون نفر تا 3 میلیون نفر می­رفتند این فیلم را می­دیدند و فروش­اش می­شد سه میلیارد تومان.

در شهرستان­ها هم یک و نیم تا دو میلیارد تومان می­فروخت. رکورد پرفروش­ترین فیلم را هم می­شکست و به رقمی رسیده بود که دست نیافتنی بود اما اتفاقی که الان افتاده چیز دیگری­ست.

درست است که در جدول­هایی که بعضی موقع­ها برخی دوستان طراحی می­کنند، رتبه من مثلاً رتبه اول نیست ولی سنتوری واقعاً با عامه مردم روبه­رو شده و من جوابم را از آن گرفته­ام.

ماجرا سر این است که الان از هفتاد میلیون ایرانی به جرات 65 میلیون نفرشان سنتوری را دیده­اند. 65 میلیون نفری که شاید بهت بگویم 20 میلیون نفرشان در عمرشان اصلاً هیچ فیلمی ندیده­اند و فقط یک فیلم دیده­اند و آن هم سنتوری بوده؛ این 20 میلیون نفر را بدون اغراق دارم می­گویم.

این را هم تازه جدا کن از آدم­هایی که در خارج از ایران زندگی می­کنند. می­دانی اتفاق دیگری که که برای فیلم افتاد چه بود؟ فیلم­های میلیاردی را نگاه کن. اصولاً طنز و کمدی­اند. طنز و کمدی هم در فرهنگ ما آنقدر با قشر فرهیخته مأنوس نیست.

تو حتی به یک فیلم فاخر کمدی هم باز نگاه نقض داری. اما ماجرای سنتوری ماجرای کاملاً متفاوتی است. یعنی حساب این را بکن که نه تنها ده­ها میلیون آدم آن را دیدند، که فیلمی متفکرانه هم بود. فیلمی نبود که طرف بنشیند پاپ کورون­اش را بگذارد جلویش، بخورد و بخندد و بعد هم برود بیرون از سالن، بعد هم بگوید بامزه بود، بد نبود، فلان بود ولی در یادش نماند، در مغزش نماند، تمام شود.


تعریف بازیگر/ستاره
رادان در تشریح تعریف اش از بازیگر/ستاره با اشاره به فیلم های بفروش سالهای گذشته تصریح کرد: از آن ستاره­های قدیم چند نفرشان فیلم­های خیلی خیلی بفروش بازی کردند، فیلم­هایی که جلوی در سالن صف می­کشیدند، ولی حالا اصلاً نام و نشانی ازشان نیست.

من حتی اعتقاد دارم که خیلی از فیلم­های مطرح آن ستاره­ها در نوع سینمای خودش هم فراموش شدنی هستند، یعنی به مرور زمان، بعد از نسل ما فراموش می­شود.

اما این وسط یک فیلم­هایی هم هست که هیچ وقت نمی­توانی فراموش­شان کنی؛ چون با تفکر تو کار دارد.با آن چیزی که تو می­روی در خلوت خودت به آن فکر می­کنی، با آن کار دارد. همیشه هم همان فکر پس ذهنت می­ماند.

در بحث اسطوره شناسی درست است که ستاره فیلم­های پرفروش بسیار بیشتر از آن یکی ستاره فیلم­های فیملسازان پیشرو تجربه داشته، کار داشته، محبوبیت داشته اما او اسطوره­ای است با بازی­های فراموش شدنی. در مقابلش (ستاره فیلم­های فیلمسازان پیشرو) اسطوره­ای است که فراموش نشدنی خواهد بود.

چون نسل­های بعد از من و تو که می­نشینند می­توانند فیلم­هایش را بگذارند و حیرت کنند و مبهوت بازی­اش شوند، نه فروش فیلم­اش. این زمانی­ست که دیگر رقص و آواز نوستالژیک نیست. خود بازی و فیلم است که ارزش­اش را پیدا کرده.حتی فیلم­های تجاری همان بازیگر هم الان دارند بازسازی می­شوند.

من هیچ وقت نمی­خواهم مثل پفک نمکی باشم
این بازیگر سینمای کشور در ادامه با اشاره به بازسازی برخی فیلم های تجاری با ذکر مثالی گفت:مطمئناً فروش پفک نمکی در ایران بسیار بالاتر از فروش یک غذای پروتئینه است من هیچ وقت نمی­خواهم مثل پفک نمکی باشم.

به دلیل این که پفک نمکی بود و نبودش آن قدر تأثیری در سلامت مردم و سلامت جامعه ندارد. اگر از سبد سلامت جامعه حذف­اش کنی آن قدر اتفاق عجیب، غریبی نمی­افتد. درست است که پفک نمکی در اقتصاد خیلی موثر است، یک پفک نمکی از زمانی که ساخته می­شود تا زمانیکه بیرون می­آید به هر حال گردش مالی باعث اشتغال تعداد زیادی آدم می­شود ولی ته ته­اش محصولی که بیرون می­آید یک پفک نمکی است.

خب یک پفک نمکی که ارزش ندارد، بود و نبودش فرقی نمی­کند، فقط یک تزئین است در جامعه، مطمئناً من جلوی این می­ایستم که پفک نمکی نباشم.

وی درباره تعریف اش از جایگاه و ستاره­گی تاکید کرد: داستان سر همین است. من جایگاهم را دارم و بالاتر از آن را هم می­خواهم؛ من ریسک فروش کمتر را قبول می­کنم ولی می­خواهم اگر قرار باشد من را از سبد فرهنگی جامعه کنار بگذارند، در آن سطح دارای تفکر؛ بود و نبودش حس شود.

می­دانی از چی ناراحت می­شوم؟

رادان درباره اینکه حرف­های دیگران چقدر بر کارش تاثیر می گذارد گفت:آنقدر من بها نمی­دهم به این ماجراها و سعی­ام هم این بوده که تمام اطرافیان­ام را از این فضا دور کنم. متمرکز روی کار خودم فکر می­کنم. من الان دارم برنامه­ریزی آذر ماه سال دیگر را می­کنم.

وی در ادامه اظهار داشت: بعضی موقع­ها می­دانی از چی ناراحت می­شوم؟ از اینکه من دوست دارم دشمنانم هم دشمنان متفکری باشند. یعنی کسانی که منتقد من هستند، کسانی که دشمن­ من­اند دوست دارم آنها هم عاقل باشند. از اینکه گاهی دشمنان­ام را در اوج بلاهت و حماقت می­بینم رنج می­برم، یعنی من اینقدر آدم کوچکی هستم که اینقدر دشمنان کوچکی دارم که این قدر کوتوله فکر می­کنند.

اندازه­هاشان این قدر کوچک است. پس من هنوز آدم بزرگی نشده­ام چون یک آدم بزرگ دشمنانش هم دشمنان بزرگی می شوند، دشمنانش هم دشمنان متفکر می­شوند، قاعده بازی را بلدند، یعنی این قاعده را به هم نمی­زنند. احساس می­کنم اینها کوتوله­های فرهنگی­اند.

با همه احترامی که برای کوتوله­های فرهنگی قائلم، چون در جایگاه خودشان آنها هم باید وجود داشته باشند و وجودشان باعث ساخته شدن جریان عوام ماست ترجیح­ام این است که باهاشان وارد بحث نشوم. من امیدوارم این دوستان روزی با فراغت خاطر فکر کنند و آن موقع ایده­های فرهنگی بدهند، ایده­هایی بدهند که پس فردا روزی که ما دیگر در این سینما نبودیم، دوره ما هم تمام شد، از دوره ما به عنوان یک دوره درخشان یاد شود.

مخاطب همه زندگی من است
رادان درباره اهمیت مخاطب تاکید کرد: مخاطب همه زندگی من است. آن کسی که من را دوست دارد جزو دارایی من است. مثل این است که تو بگویی حساب بانکی­ات برایت اهمیتی ندارد. خب معلوم است؛ حساب بانکی مردمی تمام اندوخته­ای است که من در تمام این سالها داشتم. ما تجارت فرهنگی می­کنیم.

آدم در تجارت باید اندوخته­­اش را حفظ کند و سعی هم کند به سرمایه­گذاری­هایی دست بزند که این اندوخته را چند برابر کند. ما هم همین کار را داریم می­کنیم. ما هم کاری می­کنیم که بر مخاطب خودمان اضافه کنیم. اتفاقاً من از آن آدم­هایی هستم که ذائقه مخاطب خیلی برایم ارزشمند است، ولی تفکرش. نه تعددش.

اشتباهی که دوستان می­کنند این است که همه­اش دنبال تعدد و (چند نفر)ها هستند. می­گویند: آقا، ده نفر جزو طرفداران فلانی­اند ولی طرفداران آن یکی چهار نفرند. نمی­آیند بگویند آن چهار نفر چه موقعیت اجتماعی­ای دارند، از چه طبقه­ای هستند، از چه تفکری می­آیند.

من ترجیح می­دهم آدمها را وارد یک قالب فرهنگی کنم که در آن قالب فرهنگی من را دوست داشته باشند. نه به دلیل این که در فلان جا رقصیدم یا در فلان جا آواز خواندم.

انتقاد پذیرتر از من پیدا نمی کنی

وی با بیان اینکه فکر نمی­کنم انتقاد پذیرتر از من پیدا کنی،گفت: اول از همه خودم منتقد خودم هستم؛ بعدش علی باذل که بی­رحم­تر از دوران روزنامه­نگاری­اش من و فیلم­ها را نقد می­کند؛ بعد از اینها هم تمام دوستان و همکارانی که آنقدر به من لطف دارند که خوب و بد کارهایم برایشان مهم است، من بی­صبرانه منتظر نقدهای بی­رحمانه­ام، نقدهایی که نه از سر بخل و حسادت بلکه کاملاً تئوریک و کارشناسانه­اند. می­توانی امتحان کنی. 

 

منبع : سینما روز  

------------------------------------------------------   

گزارشی از پشت صحنه «راه آبی ابریشم»  

سینما روز _ آزاده کریمی : فیلمبرداری فاز دریایی فیلم سینمایی «راه آبی ابریشم» ساخته محمد بزرگ‌نیا در جزیزه قشم و سواحل درگهان در حال انجام است و نوروز 88 گروه برای ادامه فیلمبرداری به شهرک سینمایی غزالی می‌آیند. .     

 این روزها به دلیل جزر و مد زیاد خلیج فارس فیلمبرداری بخش‌های دریایی حدود 4 روز به تأخیر افتاده است و گروه پلان‌ها و اینسرت‌های مربوط به جنگ با دزدان دریایی را کار می‌کنند و شب‌کار هستند.
«حسن بشکوفه» تهیه‌کننده فیلم در این باره می‌گوید: هر روز برای ما یک فرصت است و وقتی با مشکل طوفانی شدن هوا رو به رو شدیم، ترجیح دادیم که فیلمبرداری سکانس‌های شب را شروع کنیم که تا 8 اسفند ماه ادامه می‌یابد.
گروه محوطه بسیار بزرگی در منطقه درگهان در کنار ساحل را برای فیلمبرداری آماده کردند که در این محوطه سوله‌های متعددی به کارگاه‌های دکور، لباس، گریم، دوخت و غیره اختصاص داده شده است و در انبارهایی که تعبیه شده بخش عظیمی از مصالح موردنیاز ساخت دکورها و کشتی در آن نگهداری شده که اکنون بخشی از آکسسوآر و دکورهایی که مربوط به سکانس‌های فیلمبرداری شده است، نگهداری می‌شود.

* ساخت بندرگاه با ویژگی‌های قرن چهارم در ساحل قشم
«کاظم فریبرزی» دکوراتور این فیلم درباره ساخت دکورها و کارگاه‌ها به خبرنگار فارس می‌گوید: ما باید در ساحل قشم یک بندرگاه با ویژگی‌های قرن چهارم هجری می‌ساختیم که نیاز به تمام جوانب و خرده‌کاری‌ها داشت و حدودا ساخت آن 40 روز طول کشید.
وی افزود: علاوه بر ساخت دکورهای اصلی کار در ظرف یک ماه‌ونیم باید فضای داخلی کارگاه‌ها، اتاق گریم، انبار، غذاخوری و محل‌های مختلف دیگر را نیز می‌ساختیم که در ظرف همین مدت به انجام رسید.

* رضا کیانیان با دو شمشیر می‌جنگد
در کارگاه‌های دکور، انبوهی از شمشیر، نیزه، طومار، دست‌خط، صندوقچه، مال‌التجاره و غیره وجود دارد که به گفته بشکوفه پیدا کردن محلی برای نگهداری آنها بسیار سخت است و کمتر انباری امکانات انبار این آکسسوآر را دارد.
«حسن بشکوفه» درباره کار بازیگران با شمشیر‌ها گفت: همه بازیگران زیرنظر یک طراح شمشیر‌زنی آموزش دیدند که بنا به ویژگی‌های شخصیتی هر یک از کاراکتر‌ها یک نوع شمشیر‌زنی برای آنها در نظر گرفته شده است. مثلا رضا کیانیان در کار با دو شمشیر می‌جنگد.
کارگاه لباس پر از البسه‌های رنگارنگ و مختلفی است که اغلب مردانه‌اند و جنس‌های متنوعی دارند این لباس‌ها در سایز و اندازه‌های مختلف و گسترده در کنار هم قرار گرفته‌اند و خیاطان همچنان مشغول برش زدن به پارچه‌های تازه و اطو کشیدن لباس‌های جدیدند.
از اتاق گریم صدای موسیقی سنتی شنیده می‌شود و سعید ملکان (طراح چهره‌پردازی) بر روی صورت داریوش ارجمند کار می‌کند. گویا ارجمند عادت دارد در هنگام گریم‌ موسیقی سنتی گوش کند.ملکان آرام و با طمأنینه کار می‌کند و اتاقش پر از عکس‌های تست گریم بازیگر‌ها و انواع و اقسام سیبیل، ریش و کلاه‌گیس است.

* سه کشتی چوبی در کنار ساحل لنگر انداخته‌اند
به گزارش فارس، در بدو ورود آنچه بیش از همه نظر را جلب می‌کند وجود سه کشتی عظیم‌الجثه چوبی است که در کنار ساحل لنگر انداخته‌اند. کشتی‌ها که به دلیل جزر و مد بالای آب از میان دریا به کنار ساحل آورده شده‌اند، بدنه دیوارها، کف و حتی گیره و قرقره‌‌شان از چوب ساخته شده و طناب‌های بلند و عظیم‌ آنها تا دل آسمان بالا رفته است.
کشتی‌ها که اسکلت آنها اجاره شده است هر کدام قابلیت حمل 450 تن وزن را دارند و بدنه و اتاقک آنها توسط طراحان ساخته و نصب شده است.همچنین برای دوخت بادبان‌های آنها چندین نفر از افراد گروه صحنه روزها وقت صرف کردند.
فریبرزی گفت: بخش‌های چوبی کار و دوخت بادبان و دکل بسیار سخت بود و به دلیل فشردگی کار بیمار شدم و به بیمارستان انتقال پیدا کردم که به توصیه پزشک باید عمل جراحی می‌شدم ولی ترجیح دادم پس از پایان کار دکورها این امر صورت گیرد.
بشکوفه نیز درباره ساخت کشتی‌های این پروژه گفت: کشتی‌های ایرانی کار از بزرگترین کشتی‌های بوشهر موسوم به بوم هستند که به قشم آورده شده و حدود سه ماه آماده‌سازی آنها طول کشید.
وی افزود: دکل، بیرک، طناب و بخش‌های دیگر کشتی‌ها از دبی و هند وارد شده چون دیگر اجناس قدیمی به این شکل در ایران وجود ندارد.

* فیلمبرداری در کشتی سلیمان
به گزارش فارس، کشتی‌های سلیمان، ادریس، دزدان دریایی و کشتی سرگردان، چهار کشتی‌ هستند که در فیلمبرداری «راه آبی ابریشم» مورد استفاده قرار می‌گیرد.
امشب (4 اسفند) فیلمبرداری در «کشتی سلیمان» که ناخدای آن داریوش ارجمند است، انجام می‌گیرد. این کشتی از سه اتاقک بزرگ تشکیل شده که بر روی هم سوارند و فیلمبرداری بر روی عرشه آن انجام می‌شود.
در قسمت‌های دیگر ساحل دکورهای بازار دریایی سیراف و بخشی از بندر مسقط قرار گرفته که خرید و فروش کالا و اجناس بازار سیراف در این لوکیشن فیلمبرداری شده و برخی از سکانس‌های بندر مسقط نیز در آن کار شده اما قرار است فیلمبرداری کامل بازار مسقط در شهرک غزالی انجام شود.
بشکوفه درباره این بندرگاه گفت: بخش بندرگاه در قشم ساخته شده که کشتی‌ها برای گرفتن آذوقه و تبادل کالا در آنجا لنگر می‌انداختند و در عمان و مسقط معمولا این تبادلات صورت می‌گرفته است.
بشکوفه با اشاره به ویژگی‌های تاریخی بندر سیراف گفت: سیراف در قرن 4 هجری یکی از آباد‌ترین بنادر بوده که دچار طوفان سهمگینی شد که آن را با خاک یکسان کرد.
در بدو ورود به دکورهای سیراف دروازه‌ بزرگی ساخته شده که متناسب با زوایای دوربین قابلیت حرکت دارد و باقی دکورها بیشتر شامل اتاقک‌های مختلف در ابعاد و اندازه‌های متنوع هستند که محل کسب و کار تجار سیراف بوده‌اند. این بازار را ارابه‌های کوچک و بزرگ چوبی پر کرده که هر کدام از انبوهی از بارها و جعبه‌های گوناگون لبریز شدند.
در انتهای بازار به دریا بر می‌خوریم که با دروازه کوچک دیگری به اتمام می‌رسد. در جای جای ساحل آکسسوآرهای مختلف صحنه پراکنده هستند و قایق‌های کوچک متعددی دیده می‌شوند.

* پلان‌های بسته داریوش ارجمند، بهرام رادان، مهدی میامی روی کشتی
حدود ساعت 30/19 در حالی که کم کم بادهای خنک دریایی به ساحل آمدند، عوامل، صحنه را برای فیلمبرداری آماده کردند و چون برق منطقه قطع شده است، یک موتور برق بزرگ به راه افتاده تا نور صحنه را تأمین کند.
داریوش ارجمند، بهرام رادان، مهدی میامی در این پلان‌ها بازی دارند و پلان‌های بسته و اینسرت آنها گرفته می‌شود. این پلان‌ها مربوط به پرتاب آتش به سوی کشتی دزدان دریایی است که سکانس کامل آن پیش از این فیلمبرداری شده. همچنین قرار است در این صحنه‌ها تصویر آتش بر روی صورت بازیگران و فرمان‌های ناخدا خورشید در هنگام پرتاب آتش گرفته شود.

* ارجمند؛ ناخدا سلیمان، رادان؛ شازان ابن یوسف، میامی؛ قیس
«راه آبی ابریشم» قصه‌ای مربوط به قرن چهارم هجری است که در زمان آل‌بویه می‌گذرد و داستان سفر دو کشتی سلیمان و ادریس به دریا را روایت می‌کند. در اوج تاریخ دریانوردی ایرانیان شازان‌ابن یوسف (بهرام رادان) که به تحصیل علم نجوم در دارالعلوم شیراز مشغول است پیشنهاد شغل کتابت کشتی را می‌پذیرد و به همراه دو کشتی سلیمان و ادریس به سفری دشوار و ناممکن می‌رسد. او از حوادث و ماجراهای این سفر ره‌نامه می‌نویسد.
گروه کم‌کم روی عرشه که ارتفاع زیادی با ساحل دارد مستقر می‌شوند و یک کشتی آتش‌نشانی برای اطفاء حریق احتمالی کنار کشتی قرار می‌گیرد. از آنجایی که اتاقک‌ها ظرفیت تحمل بار منجنیق و کلیه عوامل صحنه را ندارد اعضایی که حضورشان برای پیشبرد کار الزامی است به همراه بازیگران روی عرشه می‌روند.
فریبرزی درباره سوارکردن اتاقک‌ها برای کشتی می‌گوید: ابتدا کار را با ساخت داربست‌ها و روکار شروع کردیم و سپس اقدام به ساخت کشتی‌ها نمودیم. که برای تخلیه کشتی‌ها حدود یک ماه صبر کردیم و سپس یک سازنده کشتی اسکلت آنها را ساخت و ما اتاقک‌ها را آماده کردیم و به وسیله جرثقیل بر روی کشتی‌ها سوار نمودیم.
وی افزود: اتاقک‌های کشتی به گونه‌ای ساخته شده تا به راحتی بتوان آن را از کشتی جدا کرد و در صورت نیاز مجددا از آنها استفاده نمود.
پیش از این منجنیق که با آن گلوله‌های آتش به سمت دزدان دریایی پرتاب می‌شده است با جرثقیل به روی عرشه انتقال یافته است.
داریوش ارجمند با گریم مخصوص خود در نقش ناخدا سلیمان در کنار بهرام رادان و مهدی میامی (در نقش قیس) در جایگاه خود مستقر می‌شوند و دستیار دوم کارگردان، میله مارپیچی را آتش می‌زنند و بهرام بدخشانی در پشت دوربین جای می‌گیرد.
محمد بزرگ‌نیا کارگردان پروژه که به شدت دچار آفتاب‌سوختگی شده است با کمی توضیح به بازیگران فرمان حرکت می‌دهد.
«داریوش ارجمند» فریاد می‌زند یک دست راست، خوبه و از سمت چپ کادر خارج می‌شود. بازتاب نور بر روی صورت ارجمند دیده می‌شود و میامی دستور را اجرا می‌کند. در پلان‌های بعدی ارجمند دوباره پشت منجنیق قرار می‌گیرد و این بار از سمت راست به کادر وارد می‌شود و فرمان می‌دهد دوباره نیم دست به راست.
هنگام ورود و خروج از کادر ارجمند طناب‌های کشتی را می‌گیرد تا حرکت کشتی بیشتر به نظر برسد. پلان‌های دیگر نیز بدین منوال فیلمبرداری می‌شوند و اینسرت‌های دست بازیگران هنگام کار گرفته می‌شود. هوا کمی سرد شده و کار بهرام رادان به پایان رسیده و از عرشه به پایین می‌آید.
گروه مدت‌هاست که از تهران دور هستند و به جز بعضی از آنها خانواده‌یشان را در قشم ندیده‌اند.اینجا آرامش و سکوت در روزهای نخست لذت‌بخش است ولی کمتر کسی صبوری تحمل این سکوت را برای همیشه دارد. قشم محل بسیار مناسبی برای فیلمبرداری به جهات مختلف است. افراد گروه خصوصا بازیگری مثل بهرام رادان، به راحتی و دور از هیاهوی رایج در تهران، می‌تواند کمی در شهر گردش کند.
بر روی دو داربست که مشرف به کشتی هستند دو پرده بزرگ سفید تعبیه شده تا بازتاب نور پروژکتورها را بیشتر کنند. برخلاف دیگر صحنه‌های فیلمبرداری اغلب کسانی که در پشت صحنه حضور دارند عوامل فیلم هستند. محیط آرام و ساکت است و دیگر کسی درخواست سکوت نمی‌کند.
مصطفی احمدی دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز در پایین عرشه به رتق و فتق امور مشغول است و سعید ملکان طراح چهره‌پردازی به آرامی ادامه کار را نظاره می‌کند. امشب نخستین شبکاری گروه پس از یک استراحت کوتاه است که آخر هفته به پایان می‌رسد.
رضا کیانیان، پگاه آهنگرانی، پیام دهکردی، محسن حسینی و دیگر بازیگران کار امروز و با شروع روز کاری جلوی دوربین می‌روند و در این سکانس‌ها بازی ندارند.
امشب اغلب کار توسط داریوش ارجمند انجام می‌شود که با انرژی و توان بالایی بر روی عرشه ظاهر شده است در پلان‌های بعدی نیز فرمان آتش زدن گلوله توسط ارجمند داده می‌شود؛ «بذار، روشن کن، بزن.». این پلان نیز با موفقیت گرفته می‌شود.

* «راه آبی ابریشم» سه قصر دارد
«کاظم فرامرزی» که پیش از این در پروژه‌های تاریخی دیگری چون هزاردستان، سربداران، ملاصدرا، ملک سلیمان همکاری داشته است درباره طراحی این فیلم گفت: داستان این فیلم به هزار سال قبل بر می‌گردد که یک کشتی ایرانی به چین سفر می‌کند. برای پیدا کردن لوکیشن مناسب فیلم چندین سفر به مناطق مختلف کشور داشتیم که در نهایت جزیره قشم زمینه مناسبی برای این کار داشت.
فریبرزی راه آبی ابریشم را نخستین پروژه دریایی خود دانست و گفت: این فیلم اولین کار آبی من است ولی قبلا در فیلم «ملک سلیمان» اقدام به ساخت کشتی کرده‌ بودم ولی آن کشتی در آب قرار نمی‌گرفت.
وی درباره تحقیقات انجام گرفته برای ساخت این دکورها گفت: بخش اعظم تحقیقات کار را محمد بزرگ‌نیا به عنوان کارگردان و نویسنده انجام دادند ولی ما تحقیقاتی برای استفاده از مصالح کار انجام دادیم چرا که اطلاعات چندانی در این زمینه وجود نداشت. طی این تحقیقات متوجه شدیم که در آن دوران شیشه و آهن آنجا وجود نداشته است که ما آن را در کار اعمال کردیم.
فریبرزی که این روزها در شهرک غزالی مشغول ساخت دکورهای دیگر کار است در این باره گفت: حدود 20 روز دیگر ساخت دکورهای قصر در شهرک غزالی به پایان می‌رسد. این پروژه سه قصر دارد که یکی در ایران و باقی در چین قرار گرفته‌اند. ساخت قصر ایران حدود 20 روز دیگر به پایان می‌رسد و سپس ساخت بازار، میدان، گذرگاه و زندان را شروع خواهیم کرد.
حسن بشکوفه تهیه‌کننده این پروژه سینمایی گفت: از آنجایی که قشم در نیمه دوم اسفند و عید نوروز میزبان میهمانان زیادی است ما ناگزیریم فاز دریایی فیلم را 23 اسفند به پایان برسانیم.
وی افزود: دو کشتی سلیمان و ادریس با هم حرکت می‌کنند تا محموله بازرگانی ایران را به چین ببرند. پیش از این همه کشتی‌ها به ایران از کنار آب می‌گذشتند و برای اولین بار این دو کشتی از میان دریا سفر می‌کنند و با یک سری اتفاقات رو به رو می‌شوند.

* «راه آبی ابریشم» 15 روز در تهران فیلمبرداری می‌شود
فیلمبرداری بازار به پایان رسیده و گروه حدود 15 روز در تهران فیلمبرداری خواهند داشت.
به گفته بشکوفه حدود 1 هفته گروه در ایام عید استراحت دارند و در نیمه اول فروردین فیلمبرداری از شهرک سینمایی آغاز می‌شود.
بنا به گزارش فارس، پس از 4 روز شب‌کاری قرار است فیلمبرداری سکانس‌های هوایی فیلم انجام شود که به وسیله یک هلی‌کوپتر در دریا صورت خواهد گرفت.
اوایل بهار فیلمبرداری در شانگ‌های با مدت زمان 15 روز انجام می‌گیرد و سپس فیلمبرداری دربار فغفور چین انجام و حدود یک ماه و نیم نیز فیلمبرداری کار انجام خواهد شد و در تایلند نیز به پایان خواهد رسید.
بشکوفه درباره تدوین فیلم گفت: بعد از عید نوروز تدوین فیلم را شروع می‌کنیم و از آنجایی که شرایط کار دشوار است و فیلم چند زبانه و با بازیگران چینی و تایلندی کار می‌شود در نهایت در مرحله دوبلاژ را نیز خواهیم داشت.
وی خبر از پایان فیلمبرداری کار در خرداد داد و گفت: این پروژه در جشنواره فیلم فجر سال آینده آماده نمایش خواهد بود.
تهیه‌کننده «راه آبی ابریشم» گفت: اسکله درگهان، یک اسکله فعال نیست و در کمتر منطقه‌ای امکان فعالیت چنین پروژه سنگینی وجود دارد و این اسکله جای بسیار مناسبی برای فیلمبرداری است.
وی در ادامه گفت: قرار است اسکله به عنوان یکی از جاذبه‌های توریستی قشم مورد استفاده قرار گیرد و بازار سنتی در آن راه‌اندازی شود.
حالا نوبت به استراحت و صرف شام می‌رسد و گروه به ناهار‌خوری می‌روند در کنار هم کوکتل و خیارشور می‌خورند، می‌گویند و می‌شنوند و درباره اتفاقات جدید سینمایی از ما می‌پرسند.  


منبع : سینما روز