بی پولی در اواخر راه / گزارشی از بی پولی

سلام

امروز ۲ تا گزارش از بی پولی همراه با چند عکس جدید دارم که امیدوارم لذت ببرید .

من جدیداْ در سایت خبری - تحلیلی سینما روز فعالیت می کنم و از این به بعد می توانید خبرهای منو در تمام موضوعات سینمایی بخوانید .

بی پولی در اواخر راه

سینما روز _ امید منوچهری : فیلمبرداری بی پولی دومین فیلم حمید نعمت الله در لوکیشن های مختلف ادامه دارد و چند روزی به پایان فیلمبرداری باقی نمانده است .


تاکنون بیش از %90 فیلم جلوی دوربین زرین دست رفته است . در یکی دو روز گذشته گروه در لواسان مشغول فیلمبرداری بودند و از فردا در لوکیشنی واقع در نیاوران (دفتر فروهر) که آخرین لوکیشن فیلم است مشغول گرفتن آخرین صحنه های باقی مانده از فیلم می شوند .

لیست کامل عوامل بی پولی عبارت اند از :

کارگردان : حمید نعمت الله

تهیه کننده : مصطفی شایسته

نویسندگان : حمید نعمت الله ، هادی مقدم دوست

مدیر فیلم برداری : علیرضا زرین دست

دستیار فیلمبردار : کوروش سیگارودی ، محمد کریمی ، بهروز سلیمانی ، حمید شکوهی زاده ، مجید یادگاری ، محسن رحمیان

صدابردار : اسحاق خانزادی

دستیاران صدا : سعید علیپور ، حمیدرضا حیدر زاده

طراح صحنه و لباس : کیوان مقدم

دستیار لباس : مهناز غنی

طراح گریم : اعظم بیات

مجری گریم : هادی قادری

مدیر تولید : محمد شایسته

مدیر تدارکات : سید رسول ، سید حاتمی

دستیاران تدارکات : محمود اتحادی ، کاوه دیداری

دستیار کارگردان و برنامه ریز : رضا بختیاری نیک

دستیار کارگردان : شکوفا کریمی

منشی صحنه : پریسا گرگین

عکاس : علی نیک رفتار

دستیاران صحنه : رضا عسگر خانی ، حسین حاجی ابراهیمی

بازیگران : بهرام رادان ، لیلا حاتمی ، حبیب رضایی ، امیر جعفری ، بابک حمیدیان ، سیامک انصاری ، افسانه بایگان ، علی سلیمانی ، نادر فلاح ، فرهاد شریفی ، علیرضا زرین دست ، علی علایی ، زهرا طاهری منش ، زهره صفوی ، غزاله نظر

منبع : سینما روز

یک سکانس از فیلمنامه

26-داخلی-روز(صبح زود)-شرکت پرویز

ایرج شتابان وارد شرکت می شود.پرویز با صورت پف کرده در حال خوردن صبحانه است.

ایرج:چکو برام عوض کن.

پرویز:کدوم چکو؟

ایرج:همون چکی که برای زایمان زن من نوشتی.

پرویز(گیج شده):چکو برای چی عوض کنم؟

ایرج:زنم هفت ماه زایید.تو چکو نوشتی برای نه ماهگی,یعنی زمان زایمان.چکو عوض کن بنویس براامروز.

پرویز:ولی من الان ندارم.من حساب نه ماهگی رو کرده بودم.چه می دونستم زنت هفت ماه میزاد...

ایرج می رود,پرویز که نگران شده پشت سر ایرج می دود....

پرویز:ایرج جان،عزیزم دلت شور نزنه،جور میشه.

 

قبل از فیلمبرداری

فیلم بی پولی در 47لوکیشن فیلمبرداری می شود.مدیر تولید محترم فیلم،یعنی آقای مححد شایسته،برای شروع فیلمبرداری و حضور من ساعت 9شب را اعلام کرده اند.

و اما بازیگران،بهرام رادان ترجیح می دهد با موبایلش صحبت کند و هروقت تلفنش را تمام کرد،بحث پیرامون فوتبال و قهرمانی تیم ها را شروع کند.در مورد نقش اش همه چیز را واگذار کرده به زمان اکران فیلم.به این صورت"واکمن را خاموش کن تا بگویم".چیزی که لیلا حاتمی هم عینا انجام داد"عادت ندارم سر صحنه صحبت کنم اما بعد از اکران،حتما".

نعمت الله در مورد انتخاب بازیگران و حضور پررنگ شخصیت های حاشیه ای به این جواب های کوتاه بسنده می کند،"البته که خانم حاتمی و آقای رادان انتخاب اولیه ی من بودند،اما من غیر از این دوستان دو گزینه ی دیگر هم داشتم که بهتر است نامی از آن ها نبرم،اما از نتیجه راضی هستم.شخصیت های حاشیه ای هم حضور پررنگی دارند مثل بوتیک(حامد بهداد و افسانه چهره آزاد).وقفه ای بین کار افتاد،برای اینکه بچه ها قراردادهای دیگری داشتند.مثلا بهرام رادان سر فیلم تردید(واروژ کریم مسیحی)که پروژه هنوز متوقف است.

زمان اکران؟امیدوارم بعد از تمام شدن مراحل فنی،برای جشنواره فجر آماده شده باشد.زمان فیلم:120دقیقه.

شروع تمرین ها و فیلمبرداری

بهرام رادان و نادر فلاح مشغول تمرین هستند،نزدیک به ده بار تمرین می کنند و نعمت الله با آرامش خاص خودش بازی آن ها ار هدایت می کند.

صحنه به این شکل است:ایرج از پشت در بسته می آید و به سراغ احمد رنجه رفته و به او پول می دهد.

سکانس بعدی مربوط به فصل پاییز است.گروه صحنه دستگاه باران ساز را وصل می کنند.لیلا حاتمی در حالی که شکمش مقداری جلو است،این ذهنیت را باور پذیر می کند که تازه زایمان کرده.در این سکانس بهرام رادان و حاتمی در مورد بی پولی صحبت می کنند.لیلا حاتمی در حالی که کالسکه ی بچه را به سمت جلو می برد با بهرام رادان بحث می کند.باران می بارد و فقط رادان زیر چتر رفته است.حاتمی سر تمرین دوم از تجربه ی شخصی می گوید:من و علی(مصفا)هر کدام یک طرف کالسکه را می گیریم و می بریم جلو.تازه کالسکه تو راه کج هم می شود.

ایرج:وای به حالته اگه بریم خونه،ببینم بچه شیر خشک نداره. و بعد از شکوه در مورد پولی که به تازگی گرفته می پرسد.شکوه جواب می دهد:پوشک گرفتم.ایرج با ناله:چرا لاستیکی نمی بندی؟

شکوه(با ناله):پاش می سوزه....ببین دستام داره می لرزه....

ایرج:نخیر...آخه تو نازپرورده ای،لوسی،تنبلی.......

اما ایرج یک باجناق پولدار به نام فتح الله دارد.بازیگر این نقش کسی نیست جز رضا رشیدپور.رشید پور دعوت علیرضا زرین دست،بهرام رادان و حمید نعمت الله را دلیل حضور افتخاری در این فیلم می داند.

سکانس مهمانی:فتح الله در همین مهمانی مشغول یک معامله ی مهم با صاحب کارخانه ی برنج است.افراد فامیل همه 400-500کیلویی برنج سفارش می دهند اما ایرج سعی خود را می کند بی پولی اش را نشان ندهد.فتح الله به او می گوید:صاحب کارخانه ی پوشاک!سفارش بده.شکوه به ایرج میگه:سفارش نده پول نداریم.ایرج 100کیلو سفارش می دهد فتح الله پیشنهاد می دهد 100کیلو هم برای خانواده اش بگیرد.در نهایت ایرج،سفارش 200کیلو برنج را می دهد.در سکانس بعد می بینیم که ایرج برنج ها را کنار خود گذاشته و به افراد کارخانه می فروشد.

---------------------------------------------------------------

منبع : وبلاگ داریوش مهرجویی ؛ سینماگر همیشه استاد

شکایت سازندگان فیلم سننتوری از معاونت سینمایی رد شد

شعبه سوم دیوان عدالت اداری با صدور رایی، تکلیف شکایت سازندگان فیلم سنتوری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی آن وزارتخانه را تعیین کرد.به دنبال شکایت سازندگان فیلم سنتوری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی آن وزارتخانه مبنی بر درخواست لغو ممنوعیت اکران فیلم مذکور و تصدیق خسارات وارده، شعبه سوم دیوان عدالت اداری جلوگیری از اکران فیلم سنتوری را در حدود اختیارات ناشی از ماده 4 آیین‌نامه نظارت بر نمایش فیلم، اسلاید، ویدئو و صدور پروانه‌ی نمایش، مصوب هیات وزیران دانست و شکایت شکات در این مورد را رد کرد. شعبه سوم دیوان عدالت اداری هم‌چنین تصدیق خسارات وارده به سازندگان فیلم در نتیجه ممانعت از اکران آن را موجه تشخیص داد و ضمن تصدیق خسارات وارده رای به ورود شکایت در این خصوص را صادر و اعلام کرد. به گزارش ایسنا، متن رای صادره از سوی شعبه سوم دیوان عدالت اداری به شرح ذیل است: « وکلای شکات در دادخواست تقدیمی خلاصتا چنین عنوان داشته‌اند که "موکلان با صرف منابع هنگفتی وام بانکی اقدام به تهیه فیلم سنتوری کرده‌اند. این فیلم پس از بررسی‌های کارشناسانه، پروانه مالکیت تحت شماره 59268/154 - 7/3/86 دریافت کرده است، سپس در هیات نظارت و ارزیابی متشکل از یک نفر روحانی آگاه و آشنا به مسائل هنری و سه نفر دارای بینش سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و مذهبی مورد بررسی قرار گرفته و پس از رفع ایرادات جزئی تحت شماره 54-154/59 مورخه 7/3/86 موفق به کسب پروانه نمایش شده است و پیش‌تر نیز در جشنواره فیلم فجر با آمار 96 درصد به عنوان بهترین فیلم تماشاگران انتخاب و آقای بهرام رادان هنر پیشه نقش اول مرد این فیلم به عنوان بهترین هنرپیشه نقش اول مرد، برنده‌ی سیمرغ بلورین شده است. با این وجود و در حالی که قرار بود این فیلم طبق برنامه اعلامی از طرف معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به شرکت هدایت (پخش کننده فیلم) در تاریخ 2/5/86 در 45 سینمای کشور به نمایش در آید و در این اثنا مبالغ زیادی برای تبلیغ فیلم هزینه شد، ناگاه چند روز قبل از آن به دستور شخصی به‌نام محمدرضا جعفری جلوه (معاونت سینمایی)، از نمایش فیلم جلوگیری به عمل آمد." وکلای شکات در پایان با این ادعا که "اقدام وزارت ارشاد خلاف قانون است" به‌طور خلاصه خواهان لغو دستور منع نمایش فیلم (سنتوری) و تصدیق خسارتهای ناشی از اقدام مذکور به موکلان خود شده‌اند. مفاد لایحه‌ی دفاعیه مشتکی عنه مبنی بر این است که با توجه به تبعات ناخوشایندی که قبلا در اثر نمایش یکی از فیلم‌ها در جامعه ایجاد شده بود، این معاونت به عنوان اقدام پیشگیرانه خواستار شکیبایی و همراهی تهیه کننده و کارگردان فیلم سنتوری و تعویق نمایش آن شد ولی متاسفانه اقدامات در این خصوص موثر واقع نشد و تهیه کنندگان فیلم بدون مجوز، مبادرت به نمایش آن در خارج از کشور کردند و در نتیجه‌ تحمیل فضای ملت اکران فیلم را غیر ممکن ساخت؛ بنابراین به استناد ماده 4 آیین‌نامه نظارت بر نمایش فیلم، اسلاید، ویدئو و صدور پروانه نمایش، مصوب هیات وزیران که اجازه می‌دهد "بنا به ضرورت‌های سیاسی و فرهنگی از نمایش فیلمی که دارای پروانه نمایش است، جلوگیری شود تا پس از رفع موانع (در صورت امکان) مجددا اجازه نمایش داده شود"، از اکران فیلم مذکور جلوگیری به عمل آمده است. توجها به مراتب فوق و سایر محتویات پرونده اولا در خصوص خواسته اول شکات مبنی بر لغو ممنوعیت اکران فیلم سنتوری، نظر به این که بر طبق ماده 4 از آیین‌نامه فوق الذکر، اقدام مشتکی عنه در جلوگیری از اکران فیلم سنتوری در حدود اختیارات ناشی از ماده 4 موصوف بوده و مغایر موازین و مقررات موضوعه به نظر نمی‌رسد بنابراین رای به رد شکایت در این خصوص صادر و اعلام می‌شود. در خصوص بخش دیگر شکایت شکات در مورد تصدیق خسارت، نظر به این که بر اساس اوراق و محتویات پرونده و مضمون جوابیه‌ی ارسالی از سوی مشتکی عنه، برای تهیه فیلم مورد بحث مبالغ زیادی از سوی شکات هزینه شده است تا موفق به دریافت پروانه مالکیت و پروانه نمایش شده‌اند و در نتیجه بر اثر اقدام معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ممانعت از اکران فیلم سنتوری که نمایش آن وسیله‌ی درآمد و کسب سود شکات بوده است موجب ورود خسارت به آنان شده است، بنابراین شکایت شکات در حد تصدیق خسارت به آنان در نتیجه ممانعت از اکران فیلم سنتوری موجه تشخیص شده و مستندا به تبصره 1 ذیل ماده 3 قانون دیوان عدالت اداری رای به ورود آن صادر و اعلام می‌شود. این رای بر طبق ماده 7 قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال 85 قطعی است.»

منبع : ایسنا

گزارش پشت صحنه فیلم بی پولی

شرکت متاهلان بیکار

پنج سال از ساخت «بوتیک» اولین تجربه کارگردانی حمید نعمت‌الله می‌گذرد و او این روزها مشغول فیلمبرداری دومین فیلم بلند سینمایی‌اش است. تا به حالا بیش از 80 درصد از سکانس‌های فیلم جلوی دوربین علیرضا زرین‌دست رفته است و گروه تولید، مشغول فیلمبرداری سکانس‌های داخلی باقیمانده هستند. سکانس‌های خارجی پیش از شروع فصل گرما فیلمبرداری شد و نعمت‌الله به همراه بازیگرانش روزهای پایانی فیلمبرداری را می‌گذرانند. داستان «بی‌پولی» درباره زندگی زوج جوانی است که دچار مشکلات اقتصادی و بی‌پولی می‌شوند و به دنبال راهی برای تغییر وضعیت زندگی خود هستند، آنان راه‌های مختلفی را برای رسیدن به پول بیشتر تجربه می‌کنند. بهرام رادان و لیلا حاتمی نقش این زوج را بازی می‌کنند و سایر بازیگران از جمله حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری، بابک حمیدیان، فرهاد شریفی و... هر یک نقشی کوتاه و فرعی را برعهده دارند.
کار در لوکیشن قدیمی و باستانی
«بی‌پولی» فیلم پرلوکیشنی است و تعداد لوکیشن‌ها در گرمای تابستان کار را برای گروه تولید سخت‌تر می‌کند. یکی از این لوکیشن‌ها، طبقه‌ای از ساختمان قدیمی و فرسوده‌ای است که از آن در فیلمنامه به عنوان «شرکت متاهلان» نام برده شده؛ طبقه هفتم ساختمانی که چند سال دیگر می‌توان آن را جزء آثار باستانی به حساب آورد. درهای چوبی قهوه‌ای رنگ همراه با شیشه‌های مات، دو اتاق این شرکت را از هم جدا کرده است. این طبقه دو واحد دارد که هر دوی آنها در اختیار گروه قرار گرفته است. در طبقات دیگر این ساختمان کلاس‌های آموزش نقاشی و گرافیک برگزار می‌شود که هنرجویان آن هر ازگاهی از سر کنجکاوی با آسانسور به طبقه هفتم می‌آمدند و در حالی که زیرزیرکی نگاهی به گروه و بازیگران می‌انداختند بقیه طبقات را پیاده می‌رفتند. فضای داخلی شرکت هم با اینکه توسط گروه، بازسازی و رنگ‌آمیزی شده بود اما شرایط بهتری از دیگر بخش‌های این ساختمان قدیمی نداشت. سه میز چوبی زهوار دررفته در دو اتاق شرکت متاهلان قرار داشت که روی یکی از آنها چند قوطی کرم، عطر و مقداری لوازم آرایشی چیده شده بود. روی زمین فرش کهنه رنگا‌رنگ انداخته بودند که روی آن وسایل آرایش قرار داشت. این شرکت در فیلمنامه متعلق به یکی از دوستان ایرج (بهرام رادان) شخصیت اصلی فیلم است که مدتی قبل از آن به خرید و فروش لوازم آرایشی می‌پرداخته و حالا تبدیل به محلی برای گذران اوقات بیکاری آنان شده است. ایرج به همراه دوستانش برای اینکه از غرغر همسرانشان در امان بمانند، صبح‌ها از خانه بیرون می‌آیند و چون جایی برای رفتن ندارند در شرکت دور هم جمع می‌شوند. گوشه‌ای از اتاق تخت فلزی قدیمی‌ای هست که هم بیکاران شرکت متاهلان روی آن استراحت می‌کنند و هم اعضای گروه تولید برای مدت کوتاهی هم که شده روی آن دراز می‌کشند تا خستگی به‌درکنند. یخچال سفید کوچکی که به نظر می رسد متعلق به دهه 30 یا 40 است در گوشه‌ای از اتاق قرار داده شده و پنکه کوچکی که مشابهش را در فیلم‌های کیمیایی دیده‌ایم روی صندلی گذاشته‌اند تا گرمای هوا را کمتر کند، به قول یکی از اعضای گروه، پنکه باشخصیتی است و هویت دارد. با اینکه سالیان درازی از عمر این پنکه می‌گذرد اما به تنهایی می‌تواند یکی از اتاق‌های شرکت را خنک کند هرچند که اسحاق خانزادی صدابردار فیلم دل خوشی از آن ندارد چون موقع گرفتن پلان بی‌صدا و خاموش شدن آن مدتی طول می کشد و او نمی تواند کار خود را سریع شروع کند.
سقف شرکت با پارچه‌های سفید و پروژکتورهای ریز و درشت پوشیده شده. پارچه‌ها تا جلوی دریچه کولر کشیده شده‌اند و مانع از خنک شدن هوا می‌شوند. زمانی که پنکه فسقلی خاموش می‌شود گرمای هوا همراه با حرارت پروژکتورها، اتاق‌های شرکت را تبدیل به سونای خشک می‌کنند و عرق همه درمی‌آید و صورت‌ها رنگ لبو می‌شود. عرق از سر و روی سیامک انصاری چکه می‌کند. سرخی صورتش به خوبی نشان‌دهنده وضعیت آب و هوایی شرکت است که احتمالا به خوبی در فیلم هم نشان داده می‌شود. وقتی «بی‌پولی» را روی پرده سینما دیدید از سرخی صورت انصاری تعجب نکنید، گرمای تابستان امسال را به یاد بیاورید، دلیل این رنگ و رو را می‌فهمید. اعضای گروه تدارکات مرتب آب خنک، شربت آبلیمو و گاهی هم چای به هم تعارف می‌کنند تا تحمل آن شرایط آسان‌تر شود. در فاصله دو پلان زرین‌دست پشت یکی از همان میزهای رنگ و رو رفته می‌نشیند و با نعمت‌الله صحبت می‌کند. هر دوی آنها از روند کار در این لوکیشن خیلی راضی هستند. زرین‌دست می‌گوید: «انتظار نداشتم که به این سرعت کار در این شرکت انجام شود.» به نظر او سخت‌ترین سکانس‌های فیلم مربوط به این لوکیشن است و به دلیل سخت‌تر بودن کارش، تصور می‌کند فیلمبرداری این سکانس‌ها بیشتر طول بکشد. نعمت‌الله هم می‌گوید: این سکانس‌ها قلب فیلم است و اگر آنطور که می‌خواست درنمی‌آمد، همه‌چیز خراب می‌شد. آن دو منتظر آماده شدن صحنه هستند تا سکانس جدیدی را شروع کنند. اعضای گروه فیلمبرداری ریل تراولینگ را وسط اتاق می‌گذارند؛ دوربین را نصب می‌کنند و پروژکتورها آماده می‌شوند.
ضبط پربازیگرترین پلان‌ها
سکانس‌هایی که در این شرکت جلوی دوربین می‌روند، پربازیگرترین پلان‌ها را دارند و به گفته رضا بختیاری دستیار نعمت‌الله هر روز هفت، هشت نفر از بازیگرها آفیش می‌شوند. اتاق نسبتا کوچک است و زرین‌دست در حالی که دوربینش را در حدفاصل دو اتاق و چارچوب در قرار می‌دهد، پشت آن می‌ایستد. دستیار خانزادی مجبور می‌شود برای اینکه جایی برای ایستادن پیدا کند، لنگه در را از چارچوب دربیاورد و کنار چارچوب بایستد. حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری، بابک حمیدیان و فرهاد شریفی در این پلان بازی می‌کنند. شریفی پشت یکی از همان میزهای باستانی می‌نشیند. امیر جعفری به یکی از درهای قدیمی تکیه می‌دهد، سیامک انصاری روی صندلی کنار جعفری می‌نشیند و حبیب رضایی در حالی که دست‌های خیسش را تکان می‌دهد، از دستشویی بیرون می‌آ‌ید و به طرف اتاقی که رادان در آن خوابیده می‌رود. آنها چندبار دیالوگ‌هایشان را تمرین می کنند. انصاری و جعفری در میانه دیالوگ گفتن، شوخی و خنده را هم چاشنی کار می‌کنند و
هر ازگاهی سر و صدای خنده آنان بلند می‌شود. نعمت‌الله از آنان می خواهد، از ابتدا دیالوگ‌هایشان را تمرین کنند، یکی دو بار این پلان تمرین می‌شود و بعد زرین‌دست پشت دوربین قرار می‌گیرد. جعفری شروع می‌کند: «عسلویه گرمه‌ها، گرم.» انصاری: «آتیش می‌باره». رضایی در حالی که از دستشویی بیرون می‌آید: «جهنم مال اول صبحشه اما پول ریخته‌ها، پول. یکی باید جمع کنه.» دستیار صدابردار تلاش می‌کند، بوم را جایی قرار دهد که در کادر قرار نگیرد. او در ابتدای پلان بوم را روی هوا نگه می‌دارد اما وقتی نوبت به شریفی می‌رسد باید بوم اینقدر را پشت میز و پایین پای او بگیرد، دوباره جعفری دیالوگ می‌گوید و او در حرکتی که بی‌شباهت به حرکات ژانگولر نیست روی چهارپایه‌ای می‌پرد تا دوبار، بوم را بدون اینکه در کادر باشد بالای سر جعفری بگیرد. بار اول پایش از روی چهارپایه لیز می‌خورد و از آن پایین می‌افتد و خانزادی کات می‌دهد. یکی دیگر از اعضای گروه چهارپایه را محکم نگه می‌دارد روی زمین می‌نشیند تا داخل کادر هم نباشد. دوباره ضبط شروع می‌شود. مدت این پلان نزدیک دو دقیقه و طولانی است و همین، کار همه را سخت‌تر می‌کند. «صدا، رفت، دوربین، آماده‌اس، همه ساکت، ضبط می‌شه.»
رضایی به سمت اتاق ایرج (رادان) می‌رود. حمیدیان به سرعت به او نزدیک می شود. او نقش یک لال را بازی می‌کند که به زبان اشاره صحبت می‌کند. حمیدیان اجازه نمی‌دهد رضایی به اتاق ایرج برود چون او در حال استراحت است و حمیدیان هم مراقب است کسی مزاحم ایرج نشود.» رضایی به او می‌گوید: «ببین من رفتم بانک، دیدم یارو نه‌تنها چک رو اجرا گذاشته بلکه گفته دلم براش تنگ شده، می‌خواد ببیندش اگه منو ببینه خوشحال می‌شه.»
حرف‌های حمیدیان را فقط انصاری متوجه می‌شود و برای رضایی ترجمه می‌کند. رضایی: «چرا اینقدر می‌خوابه، معتاد نشده باشه؟» شریفی: «نه بابا متخصص گل یا پوچه، می‌ره دنبال کار اما جور نمی‌شه.» جعفری: «آنقدر جون‌دوسته که سمت این چیزا نمی‌ره.» این پلان سه، چهار بار تکرار می‌شود. حمیدیان باید در حالی که به رضایی نزدیک می‌شود با شیشه عطری که در دست خود دارد به خودش و اطراف عطر بزند. نعمت‌الله با او چندبار تمرین کرد، نقطه شروع حرکت او را تنظیم می‌کند. بوی عطر تند در فضا پخش می شود. جعفری می‌گوید: «آقا تورو خدا از این عطر نزن، آدم خفه می‌شه.»
مهم اینه که اتفاق بدی نیفته
نعمت‌الله خیلی خوب حواسش به بازی‌هاست و به بازیگرانش در گفتن دیالوگ‌ها کمک می‌کند. او یکی دو خط از دیالوگ‌های این پلان را حذف می‌کند و پس از سه، چهار بار ضبط به پایان می‌رسد. کولر و پنکه که هنگام ضبط خاموش بودند به سرعت روشن می‌شوند تا تنفس بیش از این سخت‌تر نشود. خانزادی می‌گوید دو ماه است که ناچارند در این وضعیت کار کنند. او از نعمت‌الله می‌خواهد صداهای ضبط شده را چک کند، او قبل از اینکه به صداها گوش دهد، می‌گوید: «معلومه که خوب شده» اما خانزادی اصرار می‌کند و نعمت‌الله پس از شنیدن صداها رضایت خود را اعلام می‌کند. کارگردان «بی‌پولی» به زرین‌دست و خانزادی اطمینان دارد و با زرین‌دست بر سر ضبط پلان‌ها مشورت می‌کند. نعمت‌الله سرحال‌تر از همیشه است و همین مساله نشان از این دارد که از کار راضی و به نتیجه فیلمش امیدوار است. او می‌گوید: «تقریبا هیچ فیلمی آن‌طور که آدم می‌خواهد، پیش نمی‌رود. بخشی از این موضوع کاملا طبیعی است. یعنی خود به خود آن چیزی که در ذهن کارگردان ساخته شده با هر بازیگر، لوکیشن، لباس و... تغییر می‌کند اما مهم این است که اتفاق بدی نیفتد و نتیجه کار بد نشود. این فیلم با شرایط و امکانات موجود با آنچه در ذهن من بود، تفاوت دارد اما نتیجه کار تا به حال خوب بوده و کاملا راضی هستم. کارگردانی شبیه سوال‌های چهار جوابی است. آدم مدام فکر می‌کند، این نما را بسته بگیرد یا باز، زاویه‌ دوربین این‌طور باشد یا نباشد، بازیگر این کار را انجام دهد یا نکند. این سوالات در ذهن من هست و اینها جزء احوالات طبیعی کارگردانی است اما خوشبختانه مشکلی در طول کار نداشتم و همه‌چیز مطابق میلم‌ پیش رفت.»
گروه فیلمبرداری مشغول نصب تراولینگ و سه‌پایه و دوربین‌ برای ضبط ادامه این سکانس می‌شوند. ادامه این سکانس از جایی شروع می‌شود که رضایی به همراه حمیدیان پشت در اتاق رادان می‌ایستد و رضایی وارد اتاق می‌شود. رادان روی یکی از همان میزهای رنگ و رورفته در حالی‌که بالش زیر سرش گذاشته و ملحفه‌ای روی خود کشیده، خوابیده است. ملحفه رنگارنگ است و نعمت‌الله از یکی از اعضای گروه می‌خواهد آن را عوض کرده و ملحفه‌ سفیدی بیاورد. نعمت‌الله از حمیدیان و رضایی می‌خواهد یک بار دیگر دیالوگ‌‌هایشان را بگویند. زرین‌دست از هر کدام از آنها می‌خواهد کمی جای خود را تغییر داده و نزدیک به هم بایستند. از ابتدا قرار بود باقیمانده این سکانس در یکی دو نما ضبط شود اما با صلاحدید نعمت‌الله و زرین‌دست به چند پلان کوتاه و نمای متفاوت تبدیل می‌شود. بعد از دو برداشت این پلان ضبط می‌شود. حالا باید رضایی وارد اتاق شود، به سمت رادان برود و او را از خواب بیدار کند. یکی، دو بار با حضور نعمت‌الله این پلان تمرین می‌شود و بعد صدا، دوربین، حرکت. رضایی: ایرج، ایرج، خوابیدی؟ بیدار شو. ایرج کم‌کم چشم‌هایش را باز می‌کند و با دیدن رضایی با سرعت به سر او ضربه‌ای می‌زند رضایی از اتاق فرار کرده و در را پشت سرش قفل می‌کند. نعمت‌الله از رادان می‌خواهد آرام چشم‌هایش را باز کند و بعد دست‌هایش را به سمت یقه رضایی ببرد و ضربه بزند. او می‌خواهد این حرکت آرام‌تر انجام گیرد. خانزادی به رادان گوشزد می‌کند، مواظب میکروفن که به لباس حبیب رضایی وصل شده، باشد و به آن ضربه‌ای نزند. رضایی و رادان با هم تمرین می‌کنند و حین تمرین و بگو و مگو خنده‌شان می‌گیرد و سروصدای آنان دیگران را هم به خنده وامی‌دارد. یک‌بار دیگر این صحنه ضبط می‌شود. نعمت‌الله از زرین‌دست می‌پرسد: «خوب بود؟» زرین‌دست می‌گوید: «عالی، اما یک‌بار دیگر بگیریم.» نعمت‌الله در حالی که حواسش به بازی بازیگران است، نیم‌نگاهی هم به مانیتوری‌ می‌کند که به دوربین وصل است. او بر خلاف دیگر کارگردانان از مانیتور جداگانه استفاده نمی‌کند و همه‌چیز را در صحنه زیر نظر دارد. نعمت‌الله می‌گوید: «با مانیتوری که به دوربین وصل است، صحنه‌ها را کنترل می‌کنم اما این مانیتور بی‌کیفیت است و جداکردن آن از دوربین مشکلاتی دارد. پیچش هرز شده و گاهی اوقات زاویه دید سخت می‌شود اما تا جایی که ممکن باشد از مانیتور پلان را می‌بینم. بیشتر اوقات هم راش‌های ضبط شده را کنترل می‌کنم.» دوباره این پلان ضبط می‌شود. زرین‌دست جای دوربین را کمی تغییر می‌دهد. رضایی بیرون، پشت در و رادان داخل اتاق می‌ایستد. یکی از اعضای گروه روی زمین می‌نشیند طوری‌که در کادر قرار نمی‌گیرد و در را فشار می‌دهد تا باز نشود.
تبادل قرارداد بیست از زیر در
مسوول گریم مقداری رنگ قرمز کنار ابرو و روی دست رضایی می‌ریزد. ضبط این پلان شروع می‌شود. رادان: باز کن در رو.
رضایی: باز نمی‌کنم. زدن سرمو شکوندن. ببین داره خون میاد.
رادان: باز کن. کاریت ندارم.
نعمت‌الله کات می‌دهد. زرین‌دست از رضایی می‌خواهد، سرودستش را طوری بگیرد که لکه‌های خون مشخص باشد. کارگردان هم از رضایی می‌خواهد دستش را مدت بیشتری پشت شیشه‌ در نگه دارد تا رادان لکه‌های خون را ببیند. با سه برداشت، نعمت‌الله رضایت خود را اعلام می‌کند. حالا دوربین به داخل اتاق می‌رود و همین صحنه از آن طرف در فیلمبرداری می‌شود.
رادان: وا کن بهت می‌گم.
رضایی: بابا امان بده. قرارداد بیست آوردم.
رادان: بیست بخوره تو سرت. درو واکن. چک باشه می‌آم بیرون خرد و خمیرت می‌کنم.
رضایی: نقده؛ به‌خدا نقده....
رادان: درو واکن مایه‌رو بده...
رضایی از پشت شیشه پاکتی را نشان رادان می‌دهد و از زیر در پاکت را به داخل اتاق می‌فرستد. دوباره این پلان از بیرون از اتاق گرفته می‌شود. دوربین روی تراولینگ جا می‌گیرد و رضایی و رادان دیالوگ‌هایشان را می‌گویند. زرین‌دست از رادان می‌خواهد سرش را در حالی‌که به شیشه چسبانده، نزدیک سر رضایی بیاورد تا تصویرش واضح‌تر شود. دستیار صدابردار به سختی‌ بوم را نزدیک رادان نگه می‌دارد تا دیده نشود. خانزادی از رادان می‌خواهد کمی از شیشه فاصله بگیرد تا صدایش واضح شود. زرین‌دست نمایی هم از آمدن پاکت از زیر در به سمت رادان می‌گیرد. با آخرین برداشت این پلان و فرستادن پاکت از زیر در به سمت رادان فیلمبرداری‌ این سکانس به پایان می‌رسد، ساعت 30/6 بعدازظهر است و گروه از 10 صبح در این لوکیشن مشغول کار بوده‌اند. قطع برق کار آنان را دو ساعت عقب انداخته وگرنه فیلمبرداری زودتر به پایان می‌رسید. هوای گرم بعدازظهر تابستان با وجود کولر و پنکه باشخصیت که به غیر از زمان فیلمبرداری با تمام توان کار می‌کردند، همه را از پای درآورده است. اعضای گروه از فردا در لوکیشن دیگری (بخوانید شرکت دیگری) که متعلق به یکی دیگر از متاهلان است، کار را ادامه می‌دهد. فیلمبرداری اواخر تیرماه به پایان می‌رسد. تدوینگر «بی‌پولی» هنوز مشخص نشده. نعمت‌الله یکی دو نفر را در نظر دارد که با توافق با مصطفی شایسته (تهیه‌کننده) تدوین فیلم را به یکی از آنان خواهد سپرد. نعمت‌الله هم مانند شایسته تاکید دارد اولین اکران فیلم در جشنواره فجر ‌باشد. سیامک انصاری زودتر از بقیه خداحافظی می‌کند. امیر جعفری و بهرام رادان پس از او می‌روند. رضایی پس از اینکه گریم خود را پاک می‌کند از گروه جدا می‌شود. نعمت‌الله جای خنکی پیدا می‌کند و کنار علی علایی یکی از بازیگران می‌نشیند و پلان‌های برداشت شده امروز را دوباره مرور می‌کند. محمد شایسته مدیر تولید عکس‌هایی را که با دوربین‌اش گرفته نگاه می‌کند. خستگی در چهره تمامی اعضای گروه به خوبی نمایان است اما همه آنها با انرژی و روحیه خوب کار می‌کنند. خستگی جسمی باعث نمی‌شود، چیزی از کار کم بگذارند. نعمت‌الله از سوژه فیلم خوشش آمده و فیلمنامه‌ای را که به همراه هادی مقدم‌دوست نوشته دوست دارد. این تنها دلیل او برای ساخت ملودرامی اجتماعی با پس‌زمینه طنز و کمدی پس از ساخت اولین فیلمش، «بوتیک» است که مضمونی تلخ داشت. او می‌گوید: «باید روحیه و انگیزه ساخت فیلم داشته باشم تا کارم را شروع کنم. در این مدت انگیزه‌ای برای ساخت فیلم نداشتم و ترجیح دادم از سینما فاصله بگیرم. شروع کار قبل از هر چیز به روحیه خودم برمی‌گردد.» او حالا انگیزه زیادی دارد و با انرژی به کار خود ادامه می‌دهد و آن‌طور که معلوم است از نتیجه کار راضی و به اکران آن امیدوار است. با انرژی و موج مثبتی که در گروه سازنده «بی‌پولی» وجود دارد این فیلم به احتمال بسیار زیاد یکی از بهترین فیلم‌های امسال خواهد بود و اگر مشکلی پیش نیاید و کارها به همین خوبی پیش رود، دومین فیلم نعمت‌الله یکی از برترین‌های جشنواره فجر امسال است .

منبع : کارگزاران

سیامک انصاری به « بی پولی » پیوست

« بی پولی » روزهای آخر فیلمبرداری را سپری می کند

در حالی که چند روزی بیشتر به پایان فیلمبرداری « بی پولی » دومین ساخته جنجال بر انگیز حمید نعمت الله باقی نمانده است ٬ سیامک انصاری نیز جلوی دوربین علیرضا زرین دست رفت. تا کنون بیش از ۹۰ درصد از آن به جلوی دوربین رفته است این در حالی است که هنوز یکی از بازیگران اصلی فیلم مشخص نشده است و این بازیگر طی روزهای آتی به گروه بازیگران « بی پولی » اضافه می شود . به گفته مصطفی شایسته ( تهیه کننده فیلم ) فیلمبرداری « بی پولی » حداکثر تا ده روز آینده به پایان می رسد و مراحل فنی فیلم پس از اتمام فیلمبرداری آغاز می شود . بهرام رادان ٬ لیلا حاتمی ٬ رضا رشید پور ٬ حبیب رضایی، امیر جعفری، سیامک انصاری ٬ بابک حمیدیان، افشین سنگ‌چاپ، سید ابراهیم بحرالعلومی، سوسن مقصودلو ٬ جلال پیشوائیان ٬ نادر فلاح، علی سلیمانی، علی علایی، کریم قربانی، زهره صفوی، زهرا طاهری منش ٬ غزاله نظر و علیرضا زرین دست از جمله بازیگرانی هستند که تا کنون جلوی دوربین «بی پولی» رفته‌اند .

منبع : سینمای ما

عکس های جدید از بی پولی

سلام

اینم چند تا عکس جدید از بی پولی :

 

بی پولی 

بی پولی
 
بی پولی

بی پولی 

برای دیدن عکس های بیشتر اینجا کلیک کنید .

منبع : سینمای ما

 

منبع : 30nema

جدول مقایسه‌ فروش فیلم‌های سه بازیگر محبوب ایران در دهه ۸۰

فروش فیلم‌ها در همه دنیا مهم‌ترین دلیل اعتبار ستاره‌های سینماست. اصلاً ستاره‌بودن (به معنای دقیق و حرفه‌ای کلمه) چیزی جز علاقه و گرایش مخاطب به پول‌دادن و بلیت‌خریدن برای تماشای فیلمی از ستاره محبوب‌شان نیست. توجه کنید که داریم در مورد ستاره‌بودن حرف می‌زنیم و نه «بازیگری» که موضوع و مقوله‌ای متفاوت است. گرچه ممکن است این دو مقوله در جاهایی و در مورد افرادی با هم تلاقی فرخنده‌ای داشته باشند و کسی را به عرش ببرند. اما غیر از این، بخش عمده و اساسی شهرت و محبوبیت و اعتبار ستاره‌های سینما را همین جدول‌ها و گزارش‌های فروش و پول‌های رد و بدل‌شده در گیشه‌های سینما به وجود می‌آورد و میزان آن را بالا و پایین می‌برد. آمار و جدول‌های زیر، فروش فیلم‌های اکران‌شده سه ستاره محبوب سینمای ایران در شش سال گذشته (نیمه نخست دهه 1380) است.عجالتاً به این آمار و عدد و رقم‌ها توجه کنید و تحلیل و تفسیرشان را به فرصت دیگری (به همین زودی‌ها) موکول می‌کنیم.
سینما همه چیزش جذاب است و دیدن این جدول و مقایسه عددها و بازی‌های مختلفی که می‌شود با آن‌ها کرد، سرگرمی جذابی خواهد بود، در عین حال که می‌تواند روشن‌کننده خیلی چیزها در ساز و کار معیوب صنعت سینما و سرگرمی ایران هم باشد.

امین حیایی

 


1381 بوی بهشت 24 میلیون
1381 رز زرد 170 میلیون
1381 مانی و ندا 82 میلیون
1381 مزاحم 238 میلیون
1381 مونس 15 میلیون

مجموع فروش سال 1381: 530 میلیون تومان


1382 تب 86 میلیون
1382 دختر ایرونی 345 میلیون
1382 عروس خوش‌قدم 360 میلیون

مجموع فروش سال 1382: 790 میلیون تومان


1383 کما 620 میلیون
1383 مهمان مامان 470 میلیون

مجموع فروش سال 1383: 1 میلیارد و 90 میلیون تومان


1384 آکواریوم 400 میلیون
1384 زن زیادی 320 میلیون
1384 شارلاتان 410 میلیون
1384 شکلات 80 میلیون
1384 عروس فراری 240 میلیون

مجموع فروش سال 1384: 1 میلیارد و 450 میلیون تومان


 


1385 چه کسی امیر را کشت؟ 100 میلیون
1385 ستاره است 58 میلیون
1385 سرود تولد 220 میلیون
1385 شام عروسی 515 میلیون


 


1386 اخراجی‌ها 1میلیارد و 350 میلیون
1386 سنگ کاغذ قیچی 100 میلیون
1386 مهمان 355 میلیون
1386 نقاب 195 میلیون

مجموع فروش سال 1386: 2 میلیارد تومان

فروش کل فیلم‌ها در پنج سال اخیر (23 فیلم): 6 میلیارد و 753 میلیون تومان

محمدرضا گلزار

 

 


 


1381 بالای شهر پایین شهر 60 میلیون
1381 سام و نرگس 180 میلیون
1381 شام آخر 210 میلیون

مجموع فروش سال 1381: 450 میلیون تومان


1382 چشمان سیاه 105 میلیون
1382 زمانه 65 میلیون

مجموع فروش سال 1382: 170 میلیون تومان


1383 بوتیک 190 میلیون
1383 زهر عسل 180میلیون
1383 سیزده گربه روی شیروانی 225 میلیون
1383 کما 620 میلیون

مجموع فروش سال 1383: 1 میلیارد و 220 میلیون تومان


 


1384 گل یخ 165 میلیون


 


1385 تله 470 میلیون
1385 آتش‌بس 1 میلیارد

مجموع فروش سال 1385: 1 میلیارد و 470 میلیون تومان


 


1386 توفیق اجباری ا میلیارد و 50 میلیون
1386 کلاغ‌پر 385 میلیون

مجموع فروش سال 1386: 1 میلیارد و 435 میلیون تومان


فروش کل در پنج سال اخیر (14 فیلم): 4 میلیارد و 910 میلیون تومان


بهرام رادان

 

 

 


 


1381 آبی 185 میلیون
1381 رز زرد 170 میلیون
1381 ساقی 70 میلیون

مجموع فروش سال 1381: 425 میلیون تومان


 


1382 عطش 125 میلیون


 


1383 سربازهای جمعه 148میلیون
1383 شمعی در باد 370 میلیون
1383 گاوخونی 22 میلیون

مجموع فروش سال 1383: 540 میلیون تومان


 


1384 ازدواج صورتی 52 میلیون
1384 حکم 235 میلیون
1384 رستگاری در هشت و بیست دقیقه 128 میلیون
1384 گیلانه 120 میلیون

مجموع فروش سال 1384: 535 میلیون تومان


 


1385 تقاطع 240 میلیون


 


1386 چهار انگشتی 60 میلیون
1386 خون‌بازی 245 میلیون

مجموع فروش سال 1386: 305 میلیون تومان

فروش کل فیلم‌ها در پنج سال اخیر)14 فیلم): 2 میلیارد و 170 میلیون تومان


---------------------------------------------------------------

به نظر من اگه سنتوری اکران می شد آمار فروش فیلم های بهرام به ۳ میلیارد و ۱۷۰ میلیون می رسید .

نظر شما چیه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

---------------------------------------------------------------

اینم آدرس ایمیلم برای کسانی که می خواهند با من در ارتباط باشند :

Omidmanoochehri_iranian_actor@yahoo.com

رضا رشید پور مقابل دوربین «بی‌پولی» رفت

فیلمبرداری «بی‌پولی» از نیمه گذشت

فیلمبرداری « بی پولی » دومین فیلم بلند سینمای حمید نعمت الله در مقام کارگردان همچنان در خیابان‌های تهران ادامه دارد . تا کنون ۶۰ درصد از « بی‌پولی » مقابل دوربین علیرضا زرین دست رفته و در این شرایط رضا رشیدپور روز گذشته در نقش باجناق ایرج (بهرام رادان) جلوی دوربین رفت . سوسن مقصودلو و جلال پیشوائیان نیز چند روزی است که به گروه بازیگران « بی پولی » اضافه شدند . بازیگران جدیدی نیز طی چند روز آینده به « بی پولی » اضافه می شوند . این دومین تجربه سینمایی رضا رشید پور پس از بازی در فیلم « سوپر استار » است . «بی پولی » داستان یکسال زندگی ایرج و همسرش است . ایرج طراح مد و لباس است که وضع مالی بسیار خوبی دارد و پس از مدتی از کارش اخراج می شود . نتیجه‌اش این است که روز به روز وضع مالی ایرج خراب تر بشود . ایرج که نمی خواهد همسرش از ماجرا بو ببرد دست به کارهای عجیب و غریبی می زند. حبیب رضایی، امیر جعفری، بابک حمیدیان، افشین سنگ‌چاپ، سید ابراهیم بحرالعلومی، نادر فلاح، علی سلیمانی، علی علایی، کریم قربانی، زهره صفوی، زهرا طاهری منش و غزاله نظر دیگر بازیگرانی هستند که در کنار دو بازیگر اصلی فیلم ٬ بهرام رادان و لیلاحاتمی ، به ایفای نقش می پردازند .

منبع : سینمای ما